۱۳۹۱ فروردین ۱۶, چهارشنبه

مقاله ای در نقد و بررسی کتاب وجدان بیدار

 این مقاله که توسط بخشعلی قنبری نگارش یافته و در ماهنامه کتاب ماه دین شماره فروردین و اردیبهشت 1379 چاپ شده است، خلاصه ای از این کتاب را که سعی در نقد نهضت اصلاح دینی در قرن شانزدهم اروپا دارد را ارائه کرده و آثار آن را برای وضعیت ایریان کنونی بررسی کرده است.

عنوان مقاله: وجدان بیدار (3 صفحه)
نویسنده : قنبری، بخشعلی
کتاب ماه دین » شماره 30 (صفحه 32)
نقد و بررسی‏ کتاب
وجدان‏ بیدار
*وجدا بیدار(کاستلیوو کالون)
*اشتفان تسوایگ
*ترجمهء سیروس آرین‏پور
*انتشارات فرزان
*چاپ اول 1376

وجدان بیدار نام کتاب است که به بررسی و مقایسه زندگانی و عقاید سباستین کاستیلو و ژان‏ کالوین و نحوه حکومت داری وی پرداخته است.در این‏ کتاب علاوه بر آرا و اندیشه‏های این دو صاحب نظر دوره‏ اصلاح دینی به زندگانی سرو توس و آرا و اندیشه‏های او پرداخته شده است و نحوه قتل و اعدام وی مورد بررسی‏ و انتقاد قرار گرفته است.اما موضوع اصلی کتاب بررسی زندگانی کاستلیو است و نویسنده در این زمینه توفیق‏ زیادی به دست آورده است.چنانکه توماس در مقدمه‏ای که در ابتدای کتاب آمده است به این توفیق‏ چنین اشاره کرده است:«آقای اشتفان تسوایگ ارجمند عزیزم،این چنین مشتاقانه،و این چنین یکسره مسحور موضوع و مجذوب ساختار و پرداخت آن؛مدتها بود،مثل‏ این کاستلیوی شما شما کتاب نخوانده بودم.غوغایی است‏ این کتاب،تکان دهنده است و شورانگیز،گردهم آورنده‏ همه چیزهای دوست داشتنی و نفرت‏انگیز روزگار ماست‏ در تاریخی که به ما می‏آموزاند:مسألهء پیوسته همانی‏ است که همیشه تاریخ بوده است.این هم،غم‏انگیز است و هم تسلا بخش.من از کاستلیو هیچ نمی‏دانستم، براستی از آشنایی با وی خوشوقتم و با او دوست تازه‏ای‏ برای خود در اعماق تاریخ یافته‏ام.این دوستی را مدیون‏ کتاب شما هستم و خود شما تشکر مرا بپذیرد.»1

در اینجا برای آشنایی بیشتر با محتوای اصلی کتاب‏ به خلاصه‏ای از زندگانی کالوین و سباستین کاستلیو می‏پردازیم:ژان کالیون( nilacnhoJ )1509-1564، متاله پروتستان فرانسوی در دوران رفورماسیون(اصلاح‏ دینی noitamrofeR )بود که مذهب کالوینی از او و افکار و تعالیمش پیدایش یافت.

کالوین حدود 10 سال پیش از جدا شدن لوتر از کلیسای کاتولیک به دنیا آمد در دانشگاههای پاریس و اورلئان تحصیل کرد و عالم الهیات و حقوق شد.وی بر اثر یک تحول ناگهانی(حدود سال 1533 م)متوجه آیین‏ پروتستان شد و از کلیسای کاتولیک برید و چون در آن‏ زمان پروتستان‏ها تحت تعقیب و آزار بودند،ناچار بود از شهری به شهر دیگر برود بعد از سال 1534،رهبری‏ هواخواهان آیین پروتستان را به دست آلود.

کالوین در شهربال کتاب مشهور«مبادی دین‏ مسیحی»را انتشار داد و در حدود 28 سالگی گذارش به‏ ژنو افتاد و جز در سالهای 1538-1541 که از ژنو تبعید شد،بقیه عمرش را در آنجا گذارند.

با حضور او،ژنو مرکز آیین پروتستان شد.کالوین‏ می‏خواست ژنو را به صورت«کشوری کامل»که‏ حکومتش در دست اولیای دین باشد،در آورد.همه‏ی‏ مردم را با تهدید به اخراج و نفی بلد،واداشت که به‏ «اعترافنامه به ایمان»گردن نهند و نظامی سخت و خشن بر شهر برقرار کرد.عاقبت شورشی بر پا شد و او و دستیارش،گیوم فارل،از ژنو اخراج شدند(1538 م).اما چون در غیابش اوضاع شهر آشفته شد،مردم ناچار او را به ژنو دعوت کردند(1541 م).کالوین به سازمان دادن‏ قوانین شهر،ایجاد مدارس،رایزنی در مسایل سیاسی،و موعظه ادامه داد و به تعقیب سخت مخالفان خود پرداخت.

بیماری ممتد سالهای 1558 و 1559 کالوین را بیش از پیش ناتوان ساخت.از آن پس غالبا بستری بود با این حال از مطالعه،رهبری و اداره شهر،ایراد خطابه و وعظ حتی هنگامی که وی را به را به علت ناتوان با صندلی‏ به محراب می‏برند باز نمی‏ایستاد.

کالوین سرانجام در روز 27 ماه مه 1564 میلادی‏ درگذشت

زندگانی سباستین کاستلیو

سباستین کاستلیو( oillersoCnaitsabeS )به سال‏ 1515 یا 1516 شش سال دیرتر از ژان کالوین در منطقه مرزی بین فرانسه،سویس،و ساوواین چشم‏ به جهان گشوده است،خانواده‏ی او خود را شاتیون یا شاته‏یون و شاید در عهد فرمانروایی ساوایی‏ها چند گاهی کاتلیونه می‏نامیده است و لیکن زبان مادریش‏ بایستی ایتالیایی بوده باشد نه فرانسوی.اما بزودی‏ زبان اصلی او زبان لاتینی خواهد وبد یرا که در بیست‏ سالگی کاستلیو به عنوا دانجو در دانشگاه لیون ظاهر می‏شود و در آنجا افزون بر زبان ایتالیایی و فرانسوی، استادی کامل در زبانهای لاتینی یونانی و عبری به هم‏ می‏رساد و زبان آلمانی هم می‏آموزد.او در سایر علوم‏ سرآمد روزگار خود می‏شود و دانشمندان الهیات و او مانیستهای زمانه او را به دانایی و علم می‏ستایند.

در دوران دانشجویی‏اش ساعتی به تدریس‏ می‏پدارخت و کما بیش دستی در نوشتن داشت و چند شعر و نوشته به زبان لاتینی فرآورده‏های این دوران وی‏ است.

کاستیلو وقتی که می‏بیند حکومت خشن و خشونت بار همچنان ادامه می‏یابد بناچار باید یکی از سه راه را در پیش گیرد!یا به مبارزه با ترور حکومتی کمر بر بندد و شهید شود،را ایستادگی آشکارای بی‏باکانه‏ای‏ بدین‏گونه را کسانی چون برکن niuqreBdranrA (1747-1791 م)نوینسده فرانسوی و اتین دولت‏ ( etegoDenneirE )برگزیند و سرانجام مرگ در آتش را بپذیرد؛یا برای حفظ جان و آزادی وجدان خویش در ظاهر به زور تن در دهد و عقیده‏ی اصلی خود را پنهان‏ نگاه بدارد مانند اراسموس که با کلیسا و حکومت به‏ نگاه بدارد مانند اراسموس که با کلیسا و حکومت به‏ ظاهر در آشتی زیست و پوشیده و پنهان در ردای‏ فرزانگی و جامه ظنر چیره دستانه خویش را از گزند قهر در امان نگاه دارد و ادیسه وار با خشونت وقت از در حیله‏ در آید و از پشت تیرهای زهرآگین بباراند،سومین راه‏ مهاجرت است.و کاستلیو این راه را انتخاب می‏کند و از شهر لیون به شهر استراسبورگ می‏رود تا نزد کالوین به‏ مبارزه ادامه دهد ولی رابطه دوستی پا نمی‏گیرد اما فارل‏ و کالوین از استعداد کاستلیو سخت خوششان می‏اید و او را به ژنو می‏خوانند و عنوان مدیر مدرسه‏ای را به او می‏بخشند.و مسئولیت موعظه گری در کلیسای و اندوور ( serueodnaV )؛یکی از محله‏ها ژنو را به او می‏سپارد و برای فهم دانش آموزان گوشه‏هایی از عهد عتیق و جدید را که جنبه‏های نمایشی دارد در قالب گفتگو به زبان لاتین برمی‏گرداند و بزودی این کتاب کوچک جای بزرگی برای خود باز می‏کند.

کاستلیو وقت زیادی صرف کرد تا کتاب مقدس را به‏ لاتین و از لاتین به فرانسوی ترجمه کند وقتی‏ بخشهای از این کار به انجام رسید در صدد انتشار آن‏ برآمد اما کالوین به هیچ وجه با چاپ بدون مشروط آن‏ موافقت نکرد و پس از مدتی کالوین او را از مقام معلمی‏ نیز علزل می‏کند و حتی ترتیبی فراهم می‏نماید تا او را از شهر ژنو اخراج کنند و همین گونه هم می‏شود و در شهر بازل به کار غلطگیری نمونه‏های چاپی و ترجمه‏ می‏پردازد و با سختی تمام زندگی را ادامه می‏دهد.

آثار کاستلیو کاستلیو در حیات دردمندانه و فقیرانه‏اش آثار زیادی‏ از خود به جا گذاشت که از مهم‏ترین آنها می‏توان به‏ کتابهای زیر اشاره کرد؛آیا بدعت سزاوار شکنجه‏ است؟،درباره شک و تردید،چهار گفتگو،پندی به‏ فرانسه،پریشان،رساله‏ی کافران که به همت کشیش‏ آ.اولیوه( tevilO.A )با مقدمه‏ای از پروفسور ا.شوازی‏ ( ysiohC.E )در سال 1913در ژنو چاپ شد.«هنر شک‏ ورزیدن»که دکتر الیزابت فایست( tsieFtbasilE ) برای نخستین بار انتشار یافته است.

درباره کاستلیو علاوه بر کتاب وجدان بیدار،نوشته‏ اشتفان تسوایگ،کتابهای،سباستین کاستلیو،(پارسی‏ 1892)و سباستین کاستلیون و اصلاحات کالوینی‏ (پاریس 1914)که به ترتیب آنها را«فردینان بواسون( nossioBdnanidroF )واتین ژیران enneitE ) ) knariG نوشته‏اند.

براساس اقداماتی که کالوین علیه کاستلیو کرده بود، او خود را آماده محاکمه‏ای ظالمانه می‏کرد و بدون اندک‏ تأملی نتیجه‏اش همان بود که پیشتر سروتوس و دهها نفر از منتقدان کالوین به آن دچار شدند؛سوختن در آتش تعصب کور کالوین به آن دچار شدند؛سوختن در آتش تعصب کور کالوین!اما گویا تقدیر او وخواست‏ خداوندی این است که دشمنان و پیگرد کنندگانش از این پیروزی محروم شوند که سباستین کاستلیو دشمن‏ بزرگ هر گونه خود کامگی فکری را اسیر در زندان و گرفتار تبعید و یا بر بالای کوهه‏ی هیزم آدمسوزی‏ ببینند.مرگز ناگهانی در آخرین لحظه‏ها سباستین را از محاکمه و یورش مرگبار دشمنانش رهایی می‏بخشد.

جسم او مدتهاست که در نتیجه کار فرساینده زیاد،رمق‏ باخته و سخت ناتوان شده است و اکنون که دلهره‏ها و هیجانها روح او را نیز خسته کرده است دیگر کالبد فرسوده‏اش بیش از یان تاب نمی‏آورد و در هم‏ فرو می‏شکند.

کاستیلو حتی تا آخرین دم زندگی به سختی‏ می‏کوشد خود را به دانشگاه و به پشت میز کارش‏ بکشاند،تلاش وی بی‏ثمر است،چه مرگ براراده او به‏ زیستن و بر خواست او به آفرینندگی فکری چیرگی‏ می‏یابد.

او را که در آتش تبی تند می‏سوزد و می‏لرزد به خانه‏ می‏برند و در بستر می‏خوابانند اما دردهای هولناک معده‏ اجازه هیچ خورد و خوراکی به جز شیر به او نمی‏دهد.

کار اعضای بدنش لحظه به لحظه خراب‏تر می‏شود. و سرانجام قلب شکسته و لرزانش از کار می‏افتد، روز بیست و نهم دسامبر 1563 کاستلیو در چهل و هشت‏ سالگی می‏میرد و در واقع به مدد لطف الهی از چنگال‏ دشمنان نجات می‏یابد.آنچه از وی برجا می‏ماند،به‏ گونه‏ای انکار ناپذیرنشان یم‏دهد که آن دانش آموخته‏ پاک و بزرگوار در تنگدستی قدیسی می‏زیسته است.

یک سکه مسین هم در خانه‏اش پیدا نمی‏شود،پول‏ تابوت و بدهکاری‏های کوچک و هزینه خاکسپاری او را باید دوستانش بپردازند و کودکان صغیرش را نزد خود مأوا دهند.2

گذری بر کتاب‏ کتاب حاضر یک از آثاری است که به نهضت‏ اصلاح دینی قرن شانزده اروپا از زاویه دیگر نگریسته‏ است.تصویر غالب که از این ارایه می‏شود نگرشت‏ تایید کننده و ستایشگرانه است اما در این اثر از زاویه‏ دیگر یعنی نگرشت انتقادی بدان توجه شده است.

درست است که نهضت اصلاح دینی آثار مثبتی بر جهان دین و فکر و اندیشه ببار آورد اما هرگز نباید مفتون دستاوردهای مثبت آن شویم و از آسیب‏شناسی‏ آن غفلت نماییم.اثر حاضر یکی از آثاری است که از این قطه نظر نهضت فوق را مورد بررسی قرار داده است.واقعیت آن است که نهضتها و رهبران آنها در دوره‏ تاسیس بسار آرمانی می‏اندیشند و در برابر افراد به‏ لحاظ اخلاقی فرو تن و از نظر سیاسی و اجتماعی آزادی‏ خواه‏اند،اما چون به دوره‏ی استقرار و حاکمیت می‏رسند اهداف و ادعاهای پیشین را از یاد می‏برند و در مواردی‏ در جایگاه همان افراد قرار می‏گیرند که با آنها مبارزه‏ کرده‏اند و همان کارهایی را انجام می‏دهند که مورد اعتراض خود آنان بوده است.

کتاب حاضر در واقع درصدد برآمده تا نهضت‏ اصلاح دینی را مورد نقد و بررسی قرار دهد و آن را بویژه‏ در رابطه با موضوع «مطلق‏گرایی» بررسی کرده است‏ لیک می‏دانیم که یکی از موارد مورد اعتراض‏ اصلاح طلبان لوتری «مطلق گرایی» کاتولیکها بوده‏ است که روحانیان نظر خود را تنها و آخرین نظر می‏دانسته‏اند و جز آن را برنم تابیدند.

اما شگفت‏آور آنکه پروتستانهای کالوینی خود به‏ مراتب از اسلاف کاتولیکشان مطلق گراتر بوده‏ اند و و حتی دستگاههای تقتیش عقایدی که تشکیل داده‏ اند به مراتب از دستگاههای پیشین کاتولیکی شدیدتر و مخوف‏تر بوده است.

به هر حال کتاب حاضر به بررسی زندگینامه و فعالیتهای انسان گرایانه و اصلاح طلبانه فردی‏ پرداخته است که با کمال دلسوزی به نقد عملکرد کالوین‏ و رژیم دیکتاتورانه وی پرداخته است.

سباستین کاستلیو(1516-1563)براین نکته‏ تاکید می‏ورزید که مطلق‏گرایی کالوینی و اعاده اعمال‏ ناشایست کاتولیکی در مبارزه با مخالفان و عدم تحمل‏ آنان از شیوه‏های نادرستی است که کالوین در اداره شهر ژنواین به کار می‏بست.

کتاب دارای یادداشت ناشر،پیشگفتار و نه فصل و سپاسگزاری است که در فصل اول مربوط است به قدرت‏ رسید کالوین،فصل دوم آداب ایمان،فصل سوم‏ کاستلیو پا پیش می‏گذارد،فصل چهارم ماجرای سروه‏ (سروتوس)،فصل پنجم سروه به قتل می‏رسد،فصل‏ ششم مانیفست مداراگری،فصل هفتم وجدان در برابر قهر قد می‏افرازد،فصل هشتم قهر وجدان را از پا در می‏آورد و فصل نهم قطب‏ها به هم می‏رسند.

اصل کتاب به زبان آلمانی است و ظاهر مترجم آن‏ را به طور مستقیم از آلمانی به فارسی ترجمه کرده است. مترجم در عین رعایت سلاست و شیوایی متن مصر است تا واژه‏های فارسی را در برابر واژه‏های غربی و عربی قرار دهد به عنوان مثال به جای«تفتیش عقاید» ترکیب«باور پررسی»را به کار بره است که از این جهت‏ کتاب تازگی خاصی دارد اما در عین حال بوی خفیفی از غرابت به ذهن خواننده می‏رسد.

متن اصل کتاب شیوا و جذاب است و خواننده را به‏ سوی خود جذب می‏کند از ویژگی‏های جالب توجه آن به این نکته می‏توان اشاره کردکه اثر حاضر همزمان از سه‏ ویژگی برخوردار است و هر سه آنها نوعی جذابیت برای‏ خواننده فراهم می‏سازد و این سه عبارتند از:

1)جنبه گزار شگری و تاریخی کتاب،خوانند اثر در مواجه نخست تصور می‏کند که کتاب یک اثر تاریخی‏ است و نویسنده از شیوه‏های تاریخ نگاری بهره‏ برده است،اما در عین حال گزارشگری وی همراه با تحلیل خرد ورزانه است به طوری که نویسنده دقیقا خواننده خود را به هدف اصلی‏اش راهنمایی می‏کند و او را در مسیر خاصی قرار می‏دهد.

2)جنبه داستان وارگی.از این جهت هم خواننده‏ برجستگی خاصی در آن می‏یابد چرا که کتاب به صورت‏ یک رمان نگاشته شده است و خواننده احساس می‏کند با یک رمان تاریخی مواجه است و از این جهت او را وادار می‏کند تا کتاب را تا آخر مطالعه نماید تا به نهایت و نتایج آن واقف شود.

3)جنبه علمی و نقادی این اثر در عین داشتن‏ ویژگیهای و اتفاقات مربوط به قهرمان داستان با دید علمی و نقادی بنگرد.

نویسنده با استناد به گفته‏ های کاستلیو و حتی با بهره‏گیری از استدلالهای خود او خواننده را به تحلیل‏ علمی و نقد روشمند می‏خواند هرچند که رویه‏ های‏ تاریخی و رمانگونه آن مورد غفلت واقع نشده است.

البته از ذکر یک نکته نباید غفلت کرد و آن اینکه‏ نویسنده تقریبا در هیچ مورد از نقل و قولهایش به ذکر مأخذ نپرداخته است و از این جهت کتاب هب یک اثر رمان شباهت بیشتری پیدا می‏کند تا یک اثر عمیق‏ علمی.

مزیت دیگری که که در اثر حاضر به چشم می‏خورد توضیحات مفید نویسنده در پاورقی‏هاست که به‏ توضیح واژه‏ها و اشخاص به کار رتفه در متن پرداخته‏ است.

نتیجه‏ گیری‏ چنانکه در مطالب پیشین یادآور شدیم این اثر یک‏ کتاب آسیب شناسانه درباره اصلاح دینی حداقل در قرائت و عملکرد کالوینی آن است.از این جهت نگارنده‏ خواننده آن را به نسل جوان امروزی توصیه می‏کند و ادعای خود را به دلایل ذیل مستدل می‏داند.

1)از مشروطیت به این طرف نوگرایی دینی و به‏ تغییر حرکت های اصلاح‏ طلبانه دینی در میان بخشی از فرهیختگان جامعه اعم از روحانیان و صاحب نظران‏ دانشگی در حوزه معررفت دینی رواج یافته است و عموما مراکز علمی(اعم از حوزه و دانشگاه)بستر رشد چنین گرایش هایی در دینداری و دین‏ گرایی بوده است.

نظریه پردازان اصلاح‏ طلبی در ایران به یقین از اندیشه‏ های اصلاح‏ گران پروتستانی متأثر بوده ‏اند و شاید برخی از آنان فقط رویه ‏های جذاب این نهضت را مورد نظر قرار داده ‏اند به تعبیر بهتر شاید فقط همین‏ رویه‏ ها را مشاهده کرده‏ اند و به بطون مختلف آن‏ پی نبرده‏ اند لذا به پیروی از رهبران اصلاح دینی‏ برآمده‏ اند.البته این نقطه نظر در یک نگرش خوشبینانه‏ است ولی اگر انتقادی بنگریم باید بگوییم در لایه‏ پایینی دین رای روشفنکرانه و اصلاح‏طلبانه زیادند کسانی که به تقلید صرف از رهبران نهضت اصلاح‏ دینی‏ غرب پرداخته و هرگز به عواقب و آفات آن حداقل در کنار دستاوردهای نیکوی آن نپرداخته‏ اند.

از این جهت این اثر زاویه ‏ی جدید و نگرش‏ دردشناسانه‏ ای را به خوانندگان ارایه داده است.

لذا می‏توان با مطالعه این اثر حتی به تصحیح‏ دیدگاه های گذشتگان(از مشروطه به این طرف) پرداخت.و ارزیابی نویی را از نگرشهای صرفا مثبت به‏ حرکت اصلاح غرب به دست داد.

2)ظهور پدیده یا طبقه روشنفکر دینی مبتدیان و نودینان و جوانان دیندار را به سمت پروتستانتیسم سوق‏ می‏دهد،در حالی که ممکن است آنان از خطاهای‏ فاحش یکی از بزرگترین رهبران نهضت اصلاح دینی‏ یعنی ژان کالوین( nivlocnhoJ )چشم پوشند و آن‏ را نادیده بگیرند در حالی که مطالعه تنها همین اثر تلقی‏ به طور مطلق مثبت به پروتستانتیسم را عوض و یا تعدیل خواهد کرد و خواننده متوجه خواهد شد که اگر تقوای دینی و انسان‏گرایی و انسان دوستی در ذهن و دل فردی رسوخ نیافته باشد ممکن است علیرغم‏ شعارهایش به قلع و قمع کسانی پردازد که خود قربانی‏ استبداد و وحشت‏گرایی حکومتهای پیشین باشد.

3)پس از دو خرداد 1376 جریان روشنفکری‏ دینی و به تبع آن توجه به اصلاح‏ دینی بویژه در غرب‏ رواج عظیمی یافته است.کافی است به آثار قلمی منتشر شده اعم از کتاب و مقاله در طی دو سال اخیر نگرشی‏ داشته باشیم تا به اقبال این طبقه به نهضت قرن 16 اروپا پی‏ببریم.

نگارنده بر این عقیده است که اگر به جوانان و روشنفکران جامعه هشدار ندهیم که مطلق‏گرایی در نگرش به اصلاح خود نیازمند اصلاحی جدید است‏ ممکن است به دام دیگری که این بار خود آن را پدید آورده‏ ایم گرفتار شویم. با تأسف باید گفت فرهنگ‏ ایرانی استعداد شگفت‏ آوری در تاثیرپذیری از این‏ اندیشه دارد.

پانوشت‏ها: (1)وجدان بیدار،یادداشت ناشر.

(2)همان،ص 235.

پایان مقاله

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر